فهرست مطالب

Reproduction & Infertility - Volume:6 Issue: 4, 2005

Journal of Reproduction & Infertility
Volume:6 Issue: 4, 2005

  • 190 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1384/09/15
  • تعداد عناوین: 15
|
  • سخن نخست
    محمدرضا صادقی صفحه 298
  • زهره بهجتی اردکانی، محمد مهدی آخوندی، محمدرضا صادقی، هومن صدری اردکانی صفحه 299
    مقدمه
    سالیانه زندگی و سلامت میلیونها انسان به علت پایان بخشیدن به حاملگی های ناخواسته در معرض خطر جدی قرار می گیرد. وقوع میزان چشمگیر سقط های القایی و غیربهداشتی در سراسر جهان و به ویژه در جوامع در حال توسعه و منجر شدن بسیاری از این سقطها به مرگ و میر مادران در سنین باروری، برجای گذاردن صدها هزار ناتوانی جسمی و جنسی، گزارش بالاترین آمار و ارقام سقط های غیرایمن از جوامع در حال توسعه به ویژه جوامعی با منع و محدودیت قانونی بیشتر، از مشکلات عمده سلامت باروری زنان است که ضرورت بررسی جامع ابعاد مختلف سقط جنین را در جوامع مختلف و از جمله ایران (سالیانه با حداقل 000/80 سقط) آشکار می سازد. هدف از این مطالعه آشنایی با معضل سقط جنین در جامعه است که ممنوعیت های موجود شرعی، قانونی و فرهنگی موجب افزایش میزان سقط جنین به صورت سقط های القایی و غیربهداشتی گردیده است. بررسی علل این افزایش و به دنبال آن آگاه سازی جامعه نسبت به ابعاد متنوع معضلات سقط های غیربهداشتی از اهداف این تحقیق است، تا از یکسو با آشناسازی صاحبنظران و قانونگذاران با وضعیت موجود کشور و جهان، زمینه تغییر نگرش فراهم گردد و از سوی دیگر زمینه رفع معضلات و جلوگیری از روند افزایش میزان سقط های غیربهداشتی، با بکارگیری آموزش های لازم و قانونمند کردن سقط در موارد ممکن فراهم گردد.
    روش مطالعه
    این پژوهش با بهره گیری از روش مطالعه اسنادی و کتابخانه ای تدوین گردیده است.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به جوانی جمعیت ایران، تغییر نگرش زنان در مورد بعد خانواده، تاخیر در ازدواج، نبود والدین در اوقات زیادی از روز در خانواده، تاثیر محدودیت های قانونی بر روند شکل گیری سقط غیربهداشتی، به خطر انداختن سلامت روانی- اجتماعی جسمی و جنسی زنان و مردان و افزایش هزینه های درمانی و تاثیر آن بر بودجه بهداشتی، نیازمند تغییراتی در سیاست های قانونی با بهره گیری از مفهوم سلامت از دیدگاه سازمان بهداشت جهانی می باشد تا شاهد کاهش چشمگیر سقط های غیربهداشتی باشیم. به نظر می رسد امکان دستیابی به راهکارهای قانونی با لحاظ نمودن ابعاد جامع سقط جنین و با بهره گیری از عدم اجماع فقهی در مورد «زمان ولوج روح» و با تکیه بر قانون مستند و توانمند اسلامی «لاحرج»، تجویز سقط جنین در مواردی خاص میسر خواهد بود.
    کلیدواژگان: سقط جنین، سقط جنین غیر بهداشتی، سقط جنین القایی، حاملگی ناخواسته، محدودیت های قانونی، عوارض سقط جنین، مرگ و میر ناشی از سقط جنین
  • سید حسن اسلامی صفحه 321
    یکی از راه های مواجهه با مسئله سقط جنین، ارزیابی آن از منظر اخلاق است. فارغ از مسایل قانونی یا فقهی، آیا اخلاقا می توان سقط جنین را موجه شمرد. درباره مشروعیت این عمل، چهار رهیافت اخلاقی عمده وجود دارد. نخست، رهیافت محافظه کارانه است که سقط جنین را به مثابه قتل نفس می داند و به این دلیل غیر اخلاقی می شمارد. دوم، رهیاف آزادی خواهانه است که با تاکید بر آزادی زن و حق انتخاب او سقط جنین را امری شخصی و در حوزه اختیارات مادر می شمارد. سوم رهیافت میانه روانه است که با توجه به رشد جنین تا زمانی سقط جنین را انتخابی شخصی و پس از آن، چنین عملی را غیر اخلاقی می داند. چهارم، رهیافت فمینیستی است که در مواردی با نقطه عزیمت و نتایج سه رهیافت دیگر متفاوت است. هر یک از این دیدگاه ها نقطه قوت و نقطه ضعفی دارند و هیچ یک به تنهایی نمی تواند تببین کاملا رضایت بخشی که همه موارد سقط جنین را فرا بگیرد ارائه کند. از این رو به نظر می رسد که بهتر باشد درباره هر مورد جداگانه بحث نمود. یکی از موارد درخواستی برای سقط جنین جایی است که بارداری بر اثر تجاوز به عنف حاصل شده است. از آنجا که در این نوع بارداری مادر هیچ نقشی نداشته و اراده اش سلب شده است، تنها کسی که حق تصمیم گیری برای ادامه بارداری یا پایان دادن به آن را دارد مادر است و اخلاقا کسی نمی تواند او را در صورتی که دست به سقط جنین زد ملامت کند. نویسنده برای اثبات این مدعا چهار دلیل آورده است. دلایلی که می توان برای عدم امکان داوری اخلاقی دیگران درباره مادر آورد، عبارتند از: 1- دفاع از خود؛ 2- حق شخص بر تن خود؛ 3- اصل عدالت؛ 4- مسئولیت جامعه.
    آنگاه نویسنده مقاله با مرور مستندات فقهی سقط جنین ناشی از تجاوز به عنف و فتواهایی که در این زمینه به وسیله فقهای اهل سنت صادر شده است، نشان می دهد مواردی که در فقه تحریم شده، ممکن است این مورد خاص را فرا نگیرد. سپس فتاوای برخی از فقهای شیعه را در این زمینه نقل و تحلیل کرده و در پایان به پاره ای نتایج رسیده است؛ از جمله آن که منع قانونی سقط جنین شامل این مورد نگردد و قربانیان تجاوز به عنف مورد حمایت قانونی و اجتماعی قرار گیرند.
    کلیدواژگان: سقط جنین، اخلاق کاربردی، تجاوز به عنف، احکام فقهی، مسئولیت اخلاقی، اخلاق
  • حسین سلیمانی صفحه 343
    در میان مسائل اخلاقی مجموعه عهد جدید هیچ ذکر صریحی از سقط جنین به میان نیامده است. با این همه، از همان آغاز، دانشمندان و فرقه های مسیحی به مسئله سقط جنین توجه نشان داده اند. به اعتقاد کلیسای کاتولیک رم، جنین از لحظه انعقاد نطفه، انسانی کامل است و حق حیات دارد؛ از این رو، این کلیسا از آغاز پیدایش جنین، هرگونه اقدام به سقط جنین را نکوهش کرده است. در دیداخه، یکی از نخستین کتاب های راهنمای تعالیم مسیحی، چنین آمده است: «کودک را با سقط کردن نکش و باعث هلاکت نوزاد نیز نشو.» در یکی دیگر از اسناد مسیحی، سقط جنین از «گناهان نفرت انگیز» شمرده شده است. گرچه برخی از دانشمندان، دمیده شدن روح را ملاک جواز یا عدم جواز سقط جنین می دانستند، کلیسای کاتولیک در قرن نوزدهم رسما این دیدگاه را رد کرد و اعلام کرد که جنین در هر مرحله ای که باشد، سقط آن ناروا است و ساقط کننده جنین به مجازات شرعی طرد محکوم می شود. یکی از مهم ترین اشکالاتی که به این عقیده کلیسای کاتولیک وارد شده این است که جنین ممکن است زندگی مادر را در خطر مرگ قرار دهد؛ اما مطابق آموزه فوق حتی در اینجا نیز نمی توان اقدام به سقط کرد. کاتولیک ها در پاسخ به این ایراد قاعده «نتیجه دوگانه» را برای حفظ جان مادر پیشنهاد کرده اند. بر طبق این قاعده، برای مثال، اگر زن بارداری به سرطان رحم مبتلا باشد، پزشک می تواند برای نجات جان وی رحم سرطانی را بیرون بیاورد. در اینجا پزشک و مادر، مرگ جنین را قصد نکرده اند، بلکه یک عمل مشروع را برای درمان بیماری وی انجام داده اند، گرچه نتیجه قهری آن مرگ جنین است. در مقابل دیدگاه کلیسای کاتولیک، بسیاری از دانشمندان پروتستان و ارتدوکس و دیگر فرقه های مسیحی به ویژه در دوران اخیر جنین را انسان بالقوه شمرده اند، که دارای حقوقی بر گردن زن باردار و دیگران است؛ با این همه در مواردی اسقاط آن نیز قابل توجیه است (مانند زمانی که جان مادر در خطر باشد). الهی دانان فمنیست، با ارائه تفسیر دیگری از رابطه جنین و مادر، اجازه داده اند که اگر بارداری برای مادر خطری به وجود آورد، وی به سقط آن اقدام کند.
    کلیدواژگان: سقط جنین، مسیحیت، حقوق مادر، اخلاق مسیحی
  • سید مجتبی آقایی صفحه 349
    10: باروری و ناباروری پاییز 1384; 6(4 (مسلسل 24)):349-361.
    سقط جنین و دین زرتشتی آقایی سیدمجتبی* * مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، قم، ایران. پلاک 154، خیابان آذر، قم، ایران در این مقاله، روایی یا ناروایی سقط جنین در دین زرتشتی بررسی شده است. برای دقت هر چه بیش تر، این بررسی در دو حوزه مجزا انجام شده است: یکی در سنت کهن زرتشتی که عبارت است از مجموعه ای آمیخته از آموزه های زرتشت با پندارهای کهن اسطوره ای و دیگری در حوزه آموزه های ناب زرتشت که مشخصا در گاهان به یادگار مانده است.
    سقط جنین در آموزه های سنت کهن زرتشتی به تمامی مردود و ناروا شمرده شده است؛ زیرا این عمل هم کشتن آگاهانه است و هم باعث آلودگی با نسا (مردار) می شود. اما در آموزه های ناب زرتشت، هیچگونه تصریحی دال بر مسایل شرعی از قبیل روایی یا ناروایی سقط جنین وجود ندارد. اما آنچه در آموزه های او جلب نظر می کند، نگرش ژرف و بسیار اخلاقی آن به انسان است. فهم و درک موضع زرتشت در برابر عمل سقط جنین، هنگامی میسر است که از دریچه منطق کلی آموزه های وی به این موضوع نگریسته شود. زرتشت، جهان را عرصه کارزاری فراگیر میان نیکی ها و بدی ها می بیند و معتقد است که بهترین کنشها از اشه ناشی می شود که می توان آن را راستی و پاکی و نظم بنیادین گیتی معنا کرد. در باور زرتشت، همه موجودات هستی و از جمله انسان، از آنجا که آفریدگان اهوره مزدایند، در سرشت خود بر مدار آشه می گردند و بنابراین ارجمندند. در این ساختار، نقطه عزیمت منش هر انسانی که پا به عرصه گیتی می نهد، جز خوبی و پاکی نیست؛ و البته همو چندان آزاد و یله است که می تواند برخلاف سرشت اهورایی خود، از مدار اشه خارج شود و به بدی و پلیدی بگراید و یا برعکس، در راه اشه گام بردارد و با هر کنشی، هستی را نو گرداند. در نتیجه می توان به سهولت دید که در نگرش زرتشت، عمل سقط جنین به معنی نابود کردن موجودی است که هم در سرشت خود، اهورایی است و هم می تواند با اشویی، بر دامنه قدرت نیکی ها در جهان بیفزاید. یعنی از چشم انداز دین زرتشت عمل سقط جنین میان دو حد نوسان دارد: یا موجودی ذاتا اهوارایی از میان رفته است یا موجودی که می تواند بنا به سرشت خود، اهورایی تر هم گردد، کشته شده است. و معلوم باشد که این هر دو، محکوم و ناپسند هستند.
    با این اوصاف، در آموزه های زرتشت، سفارش همواره ای به اصل خردورزی در تمامی امور هست که براساس آن می توان عمل سقط جنین را در شرایطی خاص، روا دانست و آن نیست مگر هنگامی که دانش روز، بنا به مصالحی، چنان کاری را تجویز گرداند. به عبارت دیگر، از منظر «دین زرتشت»، هرگاه دانش زمانه، انجام کاری را ایجاب کند، باید به آن پرداخت و شایسته نیست تا در چنین مواردی، به بهانه پایبندی بر سنت های ناخردامندانه، از گردیدن بر مدار دانش و خرد، ابا کرد.
    کلیدواژگان: سقط جنین، زرتشتی، گاتا، آموزه ها، روایی، ناروایی، خردگرایی، علم، سنت
  • حسین سلیمانی صفحه 362
    نخستین و مهم ترین منبع شریعت و حقوق یهود، یعنی تورات، به سقط جنین عمدی اشاره ای نکرده است. در این کتاب فقط در یک مورد به مسئله سقط جنین اشاره شده و آن سقط شدن جنین زنی در جریان نزاع است. در اینجا ضارب باید برای اسقاط جنین غرامت مالی بپردازد. در دومین منبع مهم شریعت یهود، یعنی تلمود، از سقط جنین عمدی سخن به میان آمده است. در این گنجینه شریعت یهود گرچه سقط جنین عمدی ممنوع دانسته شده، برای ساقط کننده آن مجازات قصاص تجویز نشده است.
    به رغم ممنوعیت سقط جنین در تلمود، در مباحث حقوقی این کتاب در مواردی اسقاط جنین روا شمرده شده است. براساس قانون تلمود، اگر زن در هنگام زایمان دچار مشکل شود و بیم آن رود که مرگ وی را تهدید کند اگر جنین هنوز در رحم باشد باید با کشتن جنین جان مادر را نجات داد؛ اما اگر سر یا بخش بزرگ تر جنین از رحم خارج شده باشد نمی توان جنین را سقط کرد؛ چرا که در اینجا دو موجود زنده قابل بقا وجود دارند و کسی نمی تواند بگوید جان مادر از جان فرزند مهم تر است. با این همه، خود مادر حتی اگر قسمت اعظم جنین به دنیا آمده باشد، می تواند با استناد به قاعده حقوقی پذیرفته شده دفاع مشروع، با سقط جنین جان خود را نجات دهد. در برخی از منابع یهودی آمده است که اگر سقط جنین برای درمان مادر لازم باشد انجام آن مجاز است و این حکم حتی شامل مواردی نیز می شود که جنین خود منشا مستقیم بیماری مادر نباشد و خطر مرگ مادر را تهدید نکند. از مباحث بحث انگیز درحقوق یهودی درباره جواز یا عدم جواز سقط جنین، آنجاست که زن از زنا باردار شده باشد. بسیاری از عالمان یهودی بر این عقیده اند که زن شوهر داری که از راه زنا باردار شده باشد می تواند جنین خود را سقط کند؛ اما اگر دختر بی شوهری این گونه باردار شود اسقاط جنین وی روا نیست؛ چرا که بر طبق شریعت یهود، فرزند متولد از زنای زن شوهردار حرام زاده است؛ اما فرزند دختر بی شوهر حرام زاده شمرده نمی شود. از موارد جواز سقط جنین درتلمود آنجاست که بخواهند مجازات اعدام را درباره زنی که از راه زنا باردار شده است به اجرا در آورند. در این مورد می توان و حتی گفته اند که باید، جنین زن را پیش از اجرای مراسم اعدام سقط کرد، مگر آنکه عملیات وضع حمل آغاز شده باشد. بحثی که بیشتر در دوران جدید مطرح شده است آنجاست که خطر معلولیت کودک را تهدید کند. بیشتر حقوقدانان یهودی می گویند حتی در این صورت نیز نمی توان جنین را سقط کرد. با این همه، برخی از حقوقدانان جدید یهودی در این باره رویکرد منعطف تری اتخاذ کرده اند و در مواردی سقط جنین را اجازه داده اند.
    کلیدواژگان: سقط جنین، یهودیت، دفاع مشروع، زنا، معلولیت، تورات، تلمود، اسرائیل
  • احمد نعمتی صفحه 369
    مساله سقط جنین و احکام مربوط به آن در فقه اسلامی از مسایل مهم حوزه دینی به شمار می آید و با روند تکاملی و رو به رشد علوم جدید وارد حوزه علمی و مجامع پزشکی دنیا نیز گردیده است. فقه اسلامی در برابر خواسته های روز و نیاز بشری نمی تواند ساکت باشد و نمی تواند در برابر پیشرفت های علمی واپس گراید و خود را با آن همراه و هماهنگ نکند؛ زیرا دریافت های علمی جدید و مشکلات نوپیدا طبعا در درک بعضی مبانی اصولی و فقهی و تشخیص موضوعات و مفاهیم و برداشت از متون دینی تاثیر خواهد گذاشت؛ بنابراین محققین حوزه های علمیه دینی که صیانت فقه اسلامی را بر عهده دارند لازم است بیش از پیش با مکاتب و آرای مختلف آشنا شده و موضوعات مهم فقهی را بر اساس دستاورد های علمی جدید مورد بررسی و تجدید نظر قرار دهند. مباحثی که در این مقاله به آن پرداخته شده است عبارتند از: 1- تعریف جنین 2- مراحل خلقت و شکل گیری جنین از قبیل نطفه (لقاح تخمک و اسپرم) 3- مدت هر یک از مراحل جنینی 4- بیان اختلاف نظر فقهای اسلامی نسبت به اطلاق لفظ جنینی که شکل گیری آدمی در آن نمایان نشده است و آن را فاقد حکم جنین می دانند 5- سقط جنین در چه مرحله ای از مراحل حمل, جایز است؟ در پاسخ به موارد فوق باید گفت: اصل در سقط جنین بنا بر نظر امام محمد غزالی بر ممنوعیت است؛ ولی مذاهب و اندیشمندان معاصر در این موضوع اختلاف دارند: الف: از نظر مذهب حنفیه: در متون کتب فقهای حنفیه از جمله (الدرالمختار) بیان شده که سقط جنین قبل از دمیدن روح انسان در آن یعنی قبل از گذشت چهار ماه بر آن امکان پذیر است؛ اگرچه فقی هان این مذهب اسقاط حمل را قبل از نفخ روح حرام ندانسته اند.
    ب: از نظر مذهب مالکیه: خارج ساختن نطفه ترکیب یافته با تخمک زن بعد از لقاح را هر چند قبل از گذشت چهل روز باشد جایز نمی دانند و حالت عذر را هم استثنا ننموده اند. یعنی حکم سقط جنین در مذهب مالکی در هر مرحله ای از مراحل جنین, حرام می دانند. ج: از نظر شافعیه: فقهای شافعیه در این قضیه دارای دو نظریه می باشند: 1- نظریه قایل بر تحریم سقط جنین پس از استقرار نطفه در رحم اگرچه قبل از اتمام چهل روز باشد. 2- عده ای دیگر از جمله ابواسحاق مروذی و شبر املسی با استناد به نظریه ابوحنیفه، سقط جنین را در مرحله نطفه و علقه مورد تسامح قرار داده اند و با عذر شرعی سقط آن را جایز دانسته اند اگر چه امام محمد غزالی سقط نطفه بعد از لقاح را در هر مرحله ای باشد حرام می داند. د: از نظر مذهب حنابله: فقهای این مذهب سقط جنین را با گذشت بیشتر از چهل روز بر آن را جایز نمی دانند. ه: از نظر فقهای ظاهری: اسقاط جنین را در هر شرایطی جایز نمی دانند و هیچ عذری را در سقط جنین موجه نمی شمارند. و: نظریه ترجیحی در میان مذاهب که استاد فقه مقارن دکتر عبدالکریم زیدان در کتاب المفصل بیان داشته این است: اگر سقط جنین به خاطر معالجه و یک مشکل شرعی باشد و مرحله جنین قبل از نفخ روح یعنی قبل از گذشت چهار ماه از آغاز حمل باشد سقط آن از نظر شریعت جایز است. تا آنجا که، بعضی اسقاط جنین در قبل از چهار ماه چه با عذر و چه بدون عذر را جایز می دانند. شیخ محمد شلتوت رییس سابق دانشگاه الازهر می گوید: اگر به تاکید ثابت شود که بقای نوزاد پس از تحقق حیات آن دچار مشکلی از جمله مرگ می شود قواعد کلی شریعت، ما را به کمترین دو ضرر (اخف الضررین و اهون المفسد تین) دستور می دهد. امروزه عده ای از علمای اسلامی به دلیل فساد زمانه و مشکلات اجتماعی، اسقاط جنین را جایز شمرده اند. نظر راجح دکتر یوسف قرضاوی استاد فقه مقارن در عصر کنونی بر این است که جنین پس از چهار ماه و نفخ روح در آن به عنوان یک انسان کامل محسوب می شود و هرگونه جنایت بر آن به مثابه جنایت بر انسان کامل است؛ تا آن جا که قوانین شریعت به زن حامله اجازه می دهد که ماه رمضان را به خاطر صیانت از حیات جنین افطار نماید و همچنین به خاطر حفظ جنین تاخیر قصاص از زن حامله محکوم به قصاص و یا محکوم به رجم را واجب می داند. موضوع (نفخ روح) ماسوای حیات حیوانی محض است و حیات حیوانی مسبوق بر حیات انسانی (نفخ روح) می باشد. بعضی از فقهای معاصر و متخصصین فقه مقارن در صورت نیاز و ضرورت سقط جنین را جایز دانسته اند و از نظر آنان جنین در چنین مرحله ای یک مایع محض و یا علقه ای از خون و یا مضغه ای از گوشت پاره است. دکتر قرضاوی تصریح می دارد که اگر از طریق علمی موثق ثابت گردد که جنین در شکم مادر ناقص الخلقه و یا به شدت ناقص العضو باشد که زنده ماندن آن بعد از ولادت یا در آینده برای خود و خانواده اش موجب عذاب و مشکلاتی باشد در اینجا به مفاد قاعده (الضرر یدفع بقدر الامکان) ضرر را به قدر امکان باید دفع کرد، سقط آن را جایز دانسته اند
    کلیدواژگان: سقط جنین، فقه مقارن، دمیدن شدن روح
  • سعید قماشی صفحه 375
    این مقاله پس از بیان علل گوناگونی که زمینه اسقاط عمدی جنین را فراهم می آورد، در جستجوی پاسخ این پرسش است که دیدگاه فقهای اهل سنت درباره حکم اسقاط عمدی جنین، هنگامی که ادامه بارداری موجب تهدید جان یا سلامت مادر می شود چیست؟ پاسخ پرسش یاد شده را باید با بخش بندی دوره زندگی جنین به دو مرحله پیش از دمیده شدن روح و پس از آن و همینطور با بخش بندی فقهای اهل سنت، به فقهای گذشته و معاصر و همینطور با توجه به چهار مذهب فقهی مشهور اهل سنت، پی گیری کرد. در هر یک از بخش های یاد شده، باید به ملاک مبنایی که فقهای اهل سنت دیدگاه خود را بر آن استوار ساخته اند، دست پیدا کرد؛ زیرا دست یابی به ملاک و مبنای دیدگاه آنها، دست کم تا اندازه ای می تواند حکم دیگر عللی را که زمینه اسقاط عمدی را فراهم می سازد، روشن کند؛ اگرچه آنان به حکم مورد نظر، تصریح نکرده باشند. ظاهر سخنان همه فقهای گذشته این است که اسقاط عمدی جنین، پس از دمیده شدن روح، اگرچه برای نجات جان مادر باشد، جایز نیست؛ زیرا جنین در این مرحله «نفس» است و مشمول آیه ای مانند «لاتقتلوا النفس التی حرم الله ». می گردد. درباره اسقاط عمدی جنین، پیش از دمیده شدن روح، با توجه به دیدگاه های گوناگونی که از مذاهب مشهور فقهی از جمله بیشتر فقهای معاصر اهل سنت، یاد گردیده، هنگام تهدید جان مادر نه تنها اسقاط جایز، بلکه می تواند واجب باشد؛ زیرا جنین در این هنگام دارای نفس نیست و مشمول آیه یاد شده نمی گردد. از این رو در تعارض میان زندگی موجود دارای نفس (مادر) و موجودی که فاقد نفس است و شی نامیده می شود (جنین)، زندگی موجودی که نفس دارد برتری داده می شود؛ زیرا در این هنگام، با توجه به مبنای «اخف الضررین» نجات جان مادر، «کمترین زیانی» است که جامعه انسانی متحمل خواهد شد. درباره اسقاط عمدی پس از دمیده شدن روح، برخی از فقهای معاصر، بر این باورند که بدون عذر معقول اقدام به سقط جنین جایز نیست و برخی دیگر، بدون عذر معقول آنرا جایز می دانند. به هر روی از نظر هر دو گروه، چنانچه ادامه بارداری جان مادر را تهدید کند، از آنجا که روشن ترین مصداق عذر معقول تحقق می یابد، اسقاط، نه تنها جایز بلکه واجب خواهد بود.
    کلیدواژگان: سقط جنین، فقه اهل سنت، اسقاط عمدی، قتل نفس، دمیدن شدن روح
  • آصف محسنی صفحه 390
    از نظر پزشکی سقط جنین عبارت است از انداختن حمل ناقص الخلقه و یا ناتمام، خواه از جانب زن باشد یا غیر او. جنین بر دو قسم است؛ جنین دارای روح و حیات انسانی و جنین فاقد روح. در حرمت سقط جنین در فرض اول میان شیعه و سنی اختلافی وجود ندارد؛ زیرا جنین دارای نفس است و براساس تمام آیات و احادیث قتل انسان محسوب می شود. در قسم دوم جمعی از اهل سنت آن را جایز می دانند؛ اما شیعیان آن را حرام می دانند، هر چند در این فرض استثنائاتی نیز وجود دارد. این مقاله به طرح دو مبحث مهم پیرامون سقط جنین می پردازد؛ مبحث اول، مساله دمیده شدن روح در جنین است. بعضی از پزشکان معتقدند که جنین فاقد حیات نداریم و حتی حیوانات منوی (اسپرماتوزوییدها) مرد و تخمک مونث قبل از عمل لقاح نیز حیات دارند. برخی دیگر معتقدند که جنین مدتها قبل از اینکه مادر، حرکت او را در رحم خود احساس کند حرکت دارد؛ ولی کیسه او بزرگ و خود او کوچک است. اما وقتی جنین بزرگ می شود کیسه برایش کوچک می شود و مادر حرکت پای او را احساس می کند. در این باره باید گفت که اثبات امور حسی توسط طب را باید بدون چون و چرا پذیرفت. اما باید دانست که مقصود فقها منحصرا حیات نیست؛ بلکه حیات انسانی است که از نفخ روح به بدن تحقق می یابد. حیات از نظر فلاسفه قدیم دارای انواعی است: نباتی، حیوانی و انسانی. حیات نباتی نیازمند غذا، تنفس، حرارت و... می باشد، حیات حیوانی علاوه بر این امور نیازمند احساس و حرکت اختیاری است. حیات انسانی افزون بر احساس و حرکت، قابلیت ادراک کلیات را نیز دارد و اثر نفس ناطقه مجرد می باشد. در هر حال مقصود دانشمندان اسلامی از حیات جنین، حیات انسانی می باشد. وجود انسانی امروز علاوه بر دلایل عقلی و دینی، دلایل علمی هم پیدا کرده است. از نظر طب امروز تقسیم بندی های دیگری هم برای حیات و مراحل آن وجود دارد. اما انتظار درک کیفیت تعلق روح به بدن جنین از علم طب نمی رود. علم در محسوسات نفوذ می یابدو در فلسفه و امور دینی جز سکوت راهی ندارد. ماتریالیستها با خارج شدن از مرزهای علم و انکار احکام عقل و فلسفه دچار اشتباه شده اند؛ زیرا بین علل فیزیکی و روحی تناقضی نیست و فلسفه، علل عقلی را در طول علل مادی ثابت می کند نه در عرض آن؛ هر چند که عده ای از ماتریالیستها و حتی موحدین در این امور راه خطا پیموده اند. روح انسان، مجرد از ماده و لواحق آن مانند زمان و مکان است؛ ولی به عنوان یک موجود ممکن الوجود متناهی و دارای ماهیت است. بر خلاف وجود خدا که مجرد از ماده و ماهیت است. روح در جسم حلول نمی کند و در آن، جا ندارد و بر بدن سوار نیست. روح مدبر بدن است و علاقه آن تدبیری است. ولی حقیقت این علاقه از نظر فلسفی، دینی و علمی روشن نیست. از تعلق تدبیری روح به بدن، حیات در پیکر آدمی دمیده می شود و نفخ روح به معنای حیات است که در بدن حلول می کند. (نفخت فیه من روحی) خود روح منفوخ نیست بلکه منفوخ از جانب روح است، منظور از منفوخ، حیات است. به هر حال حیات در جنین پس از چهار ماه پدیدار می شود؛ اما روز و ساعت آن مشخص نیست. در بخش دوم این مقاله، حکم سقط جنین در فروض زیر مورد بررسی قرار می گیرد: در فرضی که یقین به مردن سقط وجود دارد؛ موردی که بقای جنین مستوجب مرگ مادر شود؛ موردی که بقای حمل موجب آسیب رسیدن به سلامت مادر می شود؛ فرضی که حمل یا ولادت آن مستلزم حرج شدید برای مادر شود؛ حکم حمل خوشه ایو حکم سقط حمل ناشی از زنا.
    کلیدواژگان: سقط جنین، علم، فقه اسلامی، شیعه و سنی، ممنوعیت، زندگی نباتی، حیوانی و انسانی، دمیده شدن روح، حرج
  • سیدهادی حسینی صفحه 398
    مطالعه تاریخچه و سیر تحولات حقوق جزایی کشورهای مختلف نشان می دهد که قبلا سقط جنین در بسیاری از کشورها منجمله استرالیا جرم تلقی گردید و مستوجب مجازات بوده است. از طرفی سقط جنین یک پدیده جهانی اجتناب ناپذیر است و آمار جهانی در سال 1990 تعداد سالیانه آن را بین 36 تا 53 میلیون فقره تخمین زده می شود که صرفا حدود یک سوم از این تعداد به طور قانونی و در کلینیک های بهداشتی و مجهز انجام شده بوده اند.
    براساس آمار ارایه شده توسط سازمان بهداشت جهانی در سال 1990 شصت و یک هزار فقره مرگ و میرمادران باردار به علت سقط جنین ناسالم بوده است. درصد بالای مرگ و میر مادران باردار به علت سقط جنین غیر بهداشتی خصوصا در کشورهای فقیرتر یکی از نگرانی هائی بود که در کنفرانس جمعیت و توسعه سال 1994 سازمان ملل متحد در قاهره مورد ارزیابی قرار گرفت. عواقب و مشکلات ناشی از ممنوعیت مطلق سقط جنین باعث شد که کشورهای زیادی با نگرشی واقع بینانه سقط جنین قانونمند را در شرایط خاصی اجازه دهند. در مقابل تعدادی از کشورها منجمله ایران هنوز قوانین مربوط به سقط جنین خود را مورد بازنگری واقع بینانه قرار نداده اند و اجتماع آنها از عواقب سو این قوانین مطلق رنج می برد. این مقاله ضمن مروری بر تحول قانونگزاری کشور استرالیا در مورد سقط جنین، بازنگری منطقی و انعطاف بعضی کشورها را در خصوص این پدیده اجتماعی بررسی می کند و با اشاره مختصر به مبانی فقهی و اجتماعی، لزوم جواز سقط جنین قانونمند در ایران را توجیه و نتیجه گیری می نماید.
    کلیدواژگان: تحلیل قانونی، سقط جنین، ایران، استرالیا، بین الملل
  • امیرحسین مهرگان صفحه 410
    مطالعه درمورد مساله سقط جنین از دریچه حقوق بشر و اظهار نظر علمی درباره مشروعیت یا عدم مشروعیت آن، مستلزم توجه به این معناست که حقوق بشر، گرایشی از حقوق بین الملل است که ماخذ آن اراده کشورهاست و اصولا در معاهدات وعرف بین المللی عینیت می یابد. حقوق بین الملل شاخه ای از علم حقوق در مفهوم عام به شمار می رود که ابزاری در دست بشر مدنی الطبع برای نزدیک ساختن اراده ها و تبیین مکافات تخطی از قواعد راجع به نظم عمومی است. امروزه حقوق بشر که معطوف به ارزش های ذاتی انسان بوده و از حیطه اراده کشورها خارج است و صرفا باید توسط دولتها تدوین و مرعی گردد و بدین اعتبار قابل اعطا یا حتی اعراض نیست، در اثر تحولات شتابنده جامعه بین المللی، آنچنان مورد توجه قرار گرفته که حقوق در مفهوم عام را متاثر از خود ساخته است.
    مولفه اصلی اسناد تدوین کننده حقوق بشری بین المللی، انسان و حقوق متعلق به ذات اوست؛ بدین سان می توان بر آن بود که انسانیت در مفهوم عام آن مورد نظر حقوق بشر است.
    بنیادی ترین حق بشری که فقط در سایه آن امکان برخورداری از سایر حقوق میسر می شود، حق حیات است که در تمامی اسناد مرتبط مورد توجه قرار گرفته است. با این وصف، حقوق بشری در طول یکدیگر قرار نگرفته و تابع سلسله مراتب نیستند؛ بلکه هر یک لازمه، مکمل و در حقیقت مقتضای ذات دیگری هستند. از این روی تمکین در برابر حق انسان بر حیات، فارغ از توجه به سایر حقوق او از قبیل حق اختیار، به منزله نفی ارزش شان ذاتی موجودی است که خداوند او را بر هیات خود آفریده است.
    توجه به مقوله سقط جنین، امری پیچیده و مستلزم لحاظ قرار دادن تعارض برخی حقوق متعلق به ذات بشر است که مشخصا عبارتند از: حق جنین، که از نظر علوم پزشکی و زیست شناسی دارای ژنوم انسانی بوده و انسان محسوب می شود، حق حیات و حق زن بر اختیار نحوه زندگی و اصولا انتخاب روش مادری در جریان حیات خویش است.
    علت عدم توجه دقیق غالب اسناد بین المللی حقوق بشری به مساله بسیارمهم سقط جنین، در حقیقت ریشه در همین تعارضات دارد که در یک تحلیل نهایی واجد آثار محدود کننده ای بر هر دو حق مذکور هستند. تئوری های سیاه و سفید طرفداران و مخالفان سقط جنین که ناشی از نگرش های دگماتیک متافیزیکی یا انسان گرایانه محض به نفع جنین یا مادر است و نمی تواند در حل چنین تعارضی راهگشا باشد؛ زیرا تعارض مورد بحث ناشی از مسائل تئوری نیست؛ بلکه دقیقا نقطه شروع تقابل واقعیات و حقوق در بعد خاصی از حیات اجتماعی بشر است. علت عدم توجه دقیق غالب اسناد بین المللی حقوق بشری به مساله بسیار مهم سقط جنین، در حقیقت ریشه درهمین تعارضات دارد که در یک تحلیل نهایی واجد آثار محدود کننده ای بر هر دو حق مذکور است. بدین ترتیب گرچه تردیدی در انسان بودن جنین و در نتیجه حق او بر حیات در سیاق حقوق بشر وجود ندارد، با این حال نباید فراموش نمود طبیعت بشر مرکب از عناصر متعارض و تحول یابنده است و از همین روی حقوق بشر را نمی توان فارغ از تعارضات و تحولات محیط بر آن که ناشی از طبیعت و نیازهای ناسوتی اوست، مورد بررسی قرارداد.
    بنابراین چنانچه برای درک و برآوردن حداقل نیازهای انسانی گامی برداشته نشود، بشر به حکم اضطرار و به عنوان یک چاره برای تامین همان نیازهای حداقل، فارغ از ملاحظات اخلاقی و ارزشی، ممکن است مبادرت به نقض حقوق سایر انسانها کند.
    کلیدواژگان: قانون بین الملل، سقط جنین، حقوق بشر، انسانیت، حق حیات
  • سیدمهدی احمدی، محمد مهدی آخوندی، زهره بهجتی اردکانی صفحه 441
    با استفاده از روش های نوین کمک باروری (ART) تاکنون بیش از یک میلیون نوزاد حاصل از IVF و میکرواینجکشن (ICSI) در سراسر دنیا متولد شده اند. یکی از عوامل قابل توجه و مراقبت در درمان ناباروری، بروز چندقلویی است که به دنبال مصرف داروهای تحریک کننده تخمدان، Embryo Hatching و انتقال تعداد بیشتر جنین به منظور موفقیت درحد بالای بارداری در زمان انتقال جنین به وجود می آید. برای کاهش این معضل و اختلالات پیش روی در زمان بارداری از روش کاهش جنین به دو منظور اساسی استفاده می گردد: 1- کاهش جنین در بارداری های سه قلویی و یا بیشتر برای پیشگیری از عوارض جنینی و مادری 2- کاهش جنین انتخابی در مواردیکه یک یا چند جنین، ناهنجاری و یا اختلال کروموزومی دارند.
    کاهش جنین به روش های ذیل انجام می گیرد: از طریق دیلاتاسیون سرویکس و ساکشن یک یا چند جنین، از طریق ترانس واژینال با استفاده از سونوگرافی و همچنین از طریق ترانس ابدومینال با استفاده از سونوگرافی. اگرچه شاید پزشکان علاقه ای به اقدام درمانی کاهش انتخابی تعداد جنینها در حاملگی های چندقلویی نداشته باشند ولی آنها بایستی از روند عملی و آمادگی برای مداخله در مواقع ضروری براساس مبانی اخلاقی و شرعی و براساس درخواست و یا نیاز زوج، آگاهی داشته باشند. اولین اقدام، خصوصا برای مراکز درمان ناباروری، در این موارد اقدام جهت کاهش و یا جلوگیری از بوجود آمدن این حالت است. اگرچه کاهش انتخابی جنینها بر حسب ضرورت از نظر اخلاقی و شرعی پذیرفته شده است، ولی قبل از هر اقدامی ارایه مشاوره درمان ناباروری ضروری است و بایستی شامل بحث خطر حاملگی چندقلویی و مباحث اخلاقی پیرامون کاهش انتخابی جنینها قبل از انتقال جنین به رحم باشد که عدم اطلاع از آن می تواند مشکلات بعدی را دو چندان نماید.
    این بررسی جنبه های پزشکی، اخلاقی، شرعی و همچنین تکنیک های مورد استفاده در کاهش انتخابی جنین در حاملگی های چندقلویی که به وسیله تحریک دارویی تخمک گذاری و روش های لقاح خارج رحمی شکل گرفته است را مورد مطالعه قرار می دهد.
    استفاده از این روش در کاهش انتخابی جنین موجب کاهش خطر سقط، زایمان های زودرس، فرزندان نارس، فرزندان معلول و یا مردن جنین داخل رحم خواهد شد که در غیر این صورت خطر این موارد همزمان با افزایش تعداد جنینها افزایش می یابد.
    کلیدواژگان: کاهش جنین، حاملگی چند قلویی، اختلال کروموزومی، روش های کمک باروری، ترانس واژینال، ترانس ابدومینال
  • محمد کاظمیان صفحه 450
    اجساد مادرانی که به دلیل سقط جنایی در سالن تشریح پزشکی قانونی و یا در شرایط بحرانی به دنبال سقط جنایی در بیمارستانها دیده می شوند، به علت چشم پوشی بر واقعیتی اجتماعی است که متاسفانه تاکنون تدبیر جدی برای یافتن راه حل مناسب آن اندیشیده نشده است. فوت حدود 80 هزار زن در سال به دنبال سقط های غیرقانونی در سطح جهان که لزوما مرگ 80 هزار کودک را نیز به همراه خود داشته است و وجود 10% سقط غیرقانونی از مجموعه موارد سقط در ایران، اهمیت بررسی و کنکاش بیشتر این موضوع را در بین متخصصین و مسئولان نشان می دهد. ختم ارادی حاملگی قبل از کسب توانایی جنین برای زندگی خارج از رحمی، بدون کسب مجوز قانونی به عنوان سقط جنایی شناخته می شود. اقدام به این امر معمولا توسط خود فرد یا افراد ناآگاه و پزشکان و پرستاران متخلف و بعضا با روش های غیرعلمی انجام می شود. اکثر سقط های جنایی درطی ماه های دوم و یا سوم بارداری با استفاده از داروها و یا با آسیب موضعی صورت می گیرد؛ ولی در ماه اول بارداری، وارد شدن ضربه و صدمه به ناحیه شکم و لگن عامل ایجاد سقط می باشد. روش های سقط جنائی عبارتند از: 1- داروهای سقط زا: این داروها با مقادیر کم، بی تاثیر هستند ولی در مقادیر بیشتر بدون اثر سقط زایی مستقیم با ایجاد اثرات توکسیک ایجاد سقط می نماید. 2- ترکیبات سقط زای موضعی: با اعمال اثر شیمیایی خود در داخل واژن یا سرویکس منجر به سقط می شوند. 3- ابزار و وسایل سقط زا: موثرترین روش برای سقط هستند و از طریق شستشوی داخل رحم، تزریق سریع و پرفشار مایع در رحم و یا استفاده مستقیم از اشیا سخت یا فلزی مانند روش کورتاژ، به کار می روند. علل مرگ در سقط جنایی عبارتند: مرگ مهاری، شوک هموراژیک، سپتی سمی، مسمومیت دارویی یا شیمیایی، آمبولی هوا، آمبولی مایع آمینوتیک. آشنایی پزشکان و پرسنل درمانی با موارد سقط جنین و علل منجر به مرگ مادران، همراه با آگاهی مسئولان و کارگزاران حکومتی، در ایجاد انگیزه برای یافتن راه حل در کنترل و کاهش سقط جنین در جامعه موثرخواهد بود.
    کلیدواژگان: سقط جنائی، مرگ و میر، اتوپسی
  • حوریه شمشیری میلانی صفحه 457
    سقط جنین به خاتمه دادن عمدی یا غیرعمدی بارداری قبل از اینکه جنین قادربه ادامه حیات در خارج از بدن مادر باشد، اطلاق می شود. در فرآیند بارداری تمامی تخم هایی که حاصل لقاح اسپرم و تخمک هستند، به مرحله لانه گزینی در رحم و ادامه بارداری نمی رسند و بارداری های متعددی به طور خودبخود به دلایل اشکالات جنینی و یا مادری، خاتمه می یابند. تعدادی از بارداری ها نیز به طور اختیاری خاتمه داده می شوند. در این میان، اعداد و ارقام مرگ مادرانی که در تنگنای پذیرش یا عدم پذیرش بارداری ناخواسته قرارمی گیرند و مبادرت به سقط جنین های خطرناک می کنند، قابل توجه است. اگرچه سقط جنین، در نگاه اول موضوعی طبی است؛ ولی حیطه های مختلف، هریک بر حسب زاویه نگاه خود، نظر کارشناسانه، قضاوت مدار و تعیین کننده، بر موضوع دارند و در اکثر مواقع، بحثها تئوری بوده و ذینفعان متفاوتی را مدنظر قرار می دهد. در این میان، به نظر می رسد که سلامت مادر چه با ادامه بارداری و چه با قطع بارداری کمتر مورد علاقه باشد؛ و حتی در مواردی که مادر یا جنین دچار بیماری است تصمیم گیری برای حفظ سلامت مادر و جنین منوط به اخذ نظریات ابعاد دیگراست.
    این مقاله، بدون اینکه موضعی موافق و یا مخالف درباره سقط جنین داشته باشد، اطلاعاتی درباره بارداری و سقط جنین به خواننده ارائه می دهد و خواننده در تجزیه و تحلیل و تصمیم گیری برای مداخلات ضروری آزاد گذارده می شود.
    کلیدواژگان: بارداری، سقط جنین، سلامت مادر، حق، بارداری ناخواسته، سلامت زنان
  • چکیده انگلیسی
    صفحه 465